رویای خیس
شهروووووووووووووووووووووووووز بهم گفت همیشه به یادم هست ولیییییییییییییی میدونم که درووووووووووووووووووووغ میگه چون عشقشو باور ندارم
بهزاد هم که همش زنگ میزنه و مجبور میشم زورکی باهاش حرف بزنم
ولی بیخیال
دیگه اصلا حوصله ی عشق و عاشقی رو ندارم
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, ساعت
18:59 توسط ستایش | نظر بدهيد |
Power By:
LoxBlog.Com |